محمد جواد

امروز21 مرداد   امروز وارد 7 ماهیگم شدم و دارم یواش یواش میشینم شبها هم با مامانو بابایی و دوستا میریم پارک این مامانوبابا نمیگن ازوقت خواب من گذشته تا دیر وقت تو پارک میشینن اینم احوالات من مامانی فکر میکنه من 7 ماهم شده همهچی میتونم بخورم  منم هر چی دستم میاد میزارم تو دهنم مامانی با خیال راحت برو کاراتو انجام بده من دیگه گلیمموازاب میکشم بیرون     محمد جواد از 4 ، 5 ماهگی یک بستنی خور و میوه خور حرفه ایست                        &nbs...

دست مامان جونم بابت همه زخمتهایی که برام کشیده درد نکنه ممنون مامان جون     ...

      آخه مامان جون من هنوز خیلی مونده سوار این دوچرخه بشم من هنوز 4 روزه به دنیا اومدم من از همه عروسکها نازترم بابا ...

چه قدر جیگرم کسی تا حالا گریه منو ندیده اصلا نینی مثل من ندیده صداشو در نیارین مامانی فکر میکنه من خوابم اقا محمد جواد اینجا ده ماهه و  پانزده روزه است قبل ار حمامه   ...

...

از وقتی به دنیا امدم فقط تو بغل اینواونم از بس دوسم دارن انگار نه انگار نینیکوچولوئم اینجا سومین روزی که به دنیا امدم و در بغل مامان بزرگ بابایی هستم که به اندازه تمام فرشته ها دوسم داره منم خیلی دوسش دارم ا اینجا هم بغل بابابزگمم خیلی دوسم داره و با من سه تا نوه خوشگل داره نوه بزرگ اقا ایهان 5 ساله نوه بعدی امیر علی 1.5 ساله و ته تغاریه منم   بابابزرگم یکی از بنیان گذاران و مربیان ورزش هالا است اینجا دهمین روز تولدم است  وبابابزرگم اینجا تو گوشم اذان و اسممو صدا میکنه   اره دارم فکر میکنم  کجا رو بهم بزنم ؟ با اینکه مامان منو گذاشته اینجا شلوغ...

...

سال 93 اولین عید محمد جواده عزیزه ولی چون هنوز خیلی کوچیکه تو بغل بابایی میخواد بره عید دیدنی و تو این عکس اولین عید دیدنیه که میخواد بره اونم تو خواب دومین روزعید دربغل مامانجون ا اینجا هم سومین روزه عیده و اومدیم دیدن مامان بزرگ و بابابزرگ عزیز   اینجا هم روز هفتم عیده که رفتین بستان اباد دیدن دوستای بابایی و اینا نینیایه دوستایباباست ولی وسطی منم ...

...